هدف: هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و سطح بندی مهمترین عوامل موثر بر نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه با استفاده از مدل ساختاری- تفسیری میباشد. روششناسی:پژوهش حاضر با روش تحقیقات توصیفی- پیمایشی انجام گرفته است. اطلاعات از روشهای گوناگون شامل منابع کتابخانهای اسنادی و مطالعات میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) و استفاده از تارنماها (اینترنت)جمعآوری گردید. در این پژوهش، جهت شناسایی ارتباط بین متغیرها از سیستم قضاوت خبرگان(روش دلفی) استفاده شده است و پرسشنامهای با هدف بررسی تاثیرات متقابل شاخصها بصورت زوجی از لحاظ تاثیرپذیری و تاثیرگذاری بر یکدیگر مابین گروهی خبره توزیع گردیده است. پرسشنامههایی که شامل اطلاعاتی برای مدل پژوهش بودند، در میان 10 نفر از نخبگان به صورت تصادفی توزیع گردید. تجزیه و تحلیل دادههای کیفی به روش تئوری بنیادی و دادههای حاصل از پرسشنامه نیز به روش تحلیل عاملی بوده است. در این مدل، ماتریس دسترسی اولیه از تبدیل ماتریس خود تعاملی ساختاری به یک ماتریس دو ارزشی (صفر و یک) حاصل گردید. در مرحله بعد تعیین روابط و سطحبندی عوامل صورت گرفت و سپس ترسیم مدل نهایی انجام گرفت. یافتهها:در فرایند تجزیه و تحلیل پرسشنامهها، از نرم افزار MICMAC استفاده گردید. با توجه به ماتریس MICMAC مشاهده میشود عوامل 1تا 7 در ناحیه وابسته قرار دارند و این یعنی از قدرت نفوذ کم ولی میزان وابستگی زیاد نسبت به دیگر عوامل برخوردار هستند. عوامل 8 تا 14 در ناحیه نفوذ قرار دارند. این عوامل از قدرت نفوذ بالا با حداقل وابستگی برخوردارند. نتیجهگیری:با توجه به مدل بدست آمده از تکنیک ISM، شاخص بودجه لازم به عنوان تاثیرگذارترین عامل، شناسایی شد. بنابراین ابتدا می بایست به شناسایی عوامل بودجه لازم در جهت نگهداری و تعمیر پرداخت. گراف ISM یک شمای گویا از روابط علت و معلولی بین عوامل را نشان میدهد. همچنین شاخص چک لیست های مناسب به عنوان تاثیر پذیرترین شاخص شناسایی شدند.